منوی اصلی
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
وصیت شهدا
وصیت شهدا
مهدویت امام زمان (عج) پخش زنده حرم اوقات شرعی
روزشمار محرم عاشورا
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
نویسندگان
لوگوی دوستان
امکانات دیگر



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 199
بازدید کل : 1808
تعداد مطالب : 78
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

ذکر روزهای هفته آیه قرآن دانشنامه عاشورا

عرض سلام و خسته نباشید دارم خدمت تمام ایرانیان عزیز و امیدوارم نماز و روزه هاتون قبول درگاه حق واقع بشه.

همانطور که در بالای وبلاگ نوشته شده، این وبلاگ مربوط به بخش علمی - هنری هیئت انصارالحسین میشه که دراین وبلاگ مطالب علمی مربوطه قرار داده میشه. سایت اصلی هیئت نیز دردست ساخت هست، انشاا... هرزمانیکه کار ساخت به پایان رسید، آدرس سایت رو هم براتون میزارم ولی فعلا میتونین به وبلاگ زیر مراجعه کنید:

ansarhosein.tk

و اما بعد، تو اولین پست وبلاگ یه متن خیلی زیبا گذاشتم که برگرفته از آیات قرآن می باشد. برای دیدنش می تونید به ادامه مطلب مراجعه کنید.



ادامه مطلب
توسط : رضا احدی |  
ابتدای برنامه را با کلماتی چند از کلام الله مجید آغاز میکنیم به همین دلیل از دانش آموز محمد کردی، قاری خوش صدای قرآن دعوت می کنیم که برای قرائت قرآن به جایگاه تشریف بیاورند. برای عظمت قرآن و اسلام صلوات. با صلواتی بر محمّد و آل محمّد از قاری قرآن آقای محمد کردی تشکر می کنیم. بر تن کفن بپوشد، هر کس که نینوائیست فرصت به خصم دادن، قانون بی وفائیست اجرای امر رهبر، تنها ره رهائیست مردانه ایستادن، آئین آشنائیست من امروز آمده ام تا نشان دهم ایرانم هنوز زنده و پا برجاست. من امروز آمده ام نشان دهم من ایرانم را به اجنبی نمی فروشم.من آمروز آمده ام تا نشان دهم به عنوان یک دانش آموز، به عنوان یک فرد 17 ساله به تنهایی می توانم بر هزاران دشمن وطنم پیروز شوم. من امروز آمده ام تا نشان دهم راه رجایی ها را ادامه خواهم داد. من امروز به عنوان یک دهه ی هفتادی آمده ام تا بگویم من کمتر از آنان که انقلاب کردند نیستم. من کمتر ار آنان که جنگیدند نیستم. من کمتر از دهه پنجاهی ها و دهه شصتی ها نیستم. من هم می توانم دشمنان ایرانم را نابود کنم. من هم راه آنان را ادامه میدهم و زیر بار ظلم نمی روم. من می خواهم نشان دهم ایرانم را دوست دارم.وطنم را دوست دارم. پرچمم را دوست دارم.معنای رنگ های پرچمم را می دانم و می خواهم برای رسیدن به آن ها تلاش کنم.آمده ام تا بگویم سرود کشورم را دوست دارم و برای آنکه ثابت کنم قیام می کنم و آنرا بلند می خوانم.آری قیام می کنم و بلند می خوانم که مهر خاوران از افق سرزده است. ای دشمن ولایت، عهد وفا گسستی جای تو نیست ایران، گر اهل کوفه هستی نفرین بر آرمانت، قلب علی شکستی سیلی زدی به زهرا، همچون مُغیره پستی چیزی که بر درخشش این انقلاب می افزاید، بهره گیری از تعالیم اسلامی و هویت فرهنگی است؛ زیرا باطن هر ایرانی همواره ریشه در دو سرچشمه ی زایا دارد یعنی دین و فرهنگ و همین دو است که او را پاینده و استوار می دارد. یکی از بزرگترین ارزش ها و دست آورد های انقلاب شکوهمند اسلامی ما، خود باوری در تمام زمینه هاست. انقلاب، کرامت انسانی را به جامعه بازگرداند، به گونه ای که همه توانستند گوهر والای وجود خویش را بازیابند و به ارزش خود یابی، اعتقاد، اعتماد به نفس و خود شناسی پی ببرند و به دور از هرگونه وابستگی، در فضای پر طراوت آزادی، تکریم انسانی را تجربه کنند. پروردگارا تو خود گواهی بر من چه می گذرد.تو خود این معرفت را به من عنایت کردی که آسانی های بعد از سختی ها را در ظرف دوره ی فانی زندگی خود در دنیا نپندارم، بلکه برای رسیدن به موهبت بزرگ تو که همانا آرامش در سکینت قلبی است ، اینگونه تصور کنم که دنیای فانی حادثه و ماجرایی است سخت و طاقت فرسا و ما انسان های ناتوان بایستی مهیای گذشتن و عبور کردن از این ورطه ی هولناک باشیم. اینکه گاهی اوقات به صورت مقطعی پس از سختی ، آسانی ظاهر می گردد از یک طرف آزمایشی است که خداوند از ما می کند تا معلوم گردد مدعیان دین و آیین خدا چه کسانند.(... و لما یعلم الله الذین جاهدوا...)و از طرفی لطف و مرحمت خداست بر اینکه در حرکت در راهش نبُریم. (از دلنوشته های امیر شهید صیاد شیرازی) هم اکنون دعوت می کنم از مدیریت عزیز و گرامی دبیرستان جناب آقای محمد تیموری تا برای عرض خیر مقدم و سخنرانی به جایگاه تشریف بیارن. با تشویقهاتون ایشون رو همراهی کنید.

ادامه مطلب
توسط : رضا احدی |  

 پس از پایان مراسم حج در سال دهم هجرت، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از مکه به سوی مدینه حرکت کرد. هنگامی که کاروان به منطقه‌ای به نام غدير خم (در نزدیکی جحفه) رسید، جبرئیل از سوی خداوند، به پیامبر وحی فرستاد که:« یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته »؛ _سوره مائده، آیه 67_ (ای فرستاده ما؛ تمام آنچه را که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، به مردم ابلاغ کن؛ و اگر این کار را نکنی رسالت خود را انجام نداده‌ای.) 


پیامبر که از لحن آیه، متوجه اهمیت این مأموریت شده بود، دستور داد کاروان متوقف شود. آنان که جلوتر بودند برگشتند و آنان که عقب تر بودند، به کاروان رسیدند.
هوا به شدت گرم بود و مردم قسمتی از عبای خود را روی سر انداخته بودند. برای پیامبر در زیر یکی از درختان سایبان زدند. پیامبر نماز ظهر را به جماعت خواند و آن‌گاه بالای یک بلندی که از جهاز شتران درست شده بود رفت و در برابر دیدگان ده‌ها هزار نفر از کاروانیان خطبه‌ای را با صدای رسا ایراد فرمود.

او در این خطبه به مردم یادآور شد که به زودی دعوت حق را لبیک می‌گوید و از میان آنها می‌رود. رسول خدا صلی الله علیه و آله در ضمن سخنانش چندین بار از مردم اعتراف گرفت که او در راه رسالت الهی‌اش کوشیده است.
آن گاه فرمود:« من در میان شما دو چیز نفیس و گرانبها می‌گذارم: یکی کتاب خدا که یک طرف آن در دست خداست و طرف دیگر آن در دست شما؛ و دیگری عترت و اهل بیت من. خداوند به من خبر داد که این دو یادگار هرگز از هم جدا نخواهند شد. هان ای مردم! از قرآن و عترت من تخطی نکنید و در عمل به دستورات‌شان کوتاهی نکنید که هلاک می‌شوید.»

آن گاه دست علی علیه السلام را گرفت و آن قدر بلند کرد که سفیدی زیر بغل هر دو برای مردم نمایان شد. او را به مردم معرفی کرد و از مردم پرسید:« بر مومنان چه کسی از خود آنها سزاوارتر است؟»
همگی پاسخ دادند:« خدا و پیامبر او بهتر می‌دانند.»
پیامبر فرمود:« خداوند مولای من است و من مولای مومنان؛ و من بر آنها از خودشان سزاوارترم.»
آن‌گاه فرمود:« من کنت مولاه فهذا
علی مولاه »؛ (هرکس من مولای او هستم، این علی مولای اوست.) و این جمله را سه بار تکرار کرد و چنین ادامه داد:« اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و احب من احبه و ابغض من ابغضه و انصر من نصره و اخذل من خذله و ادر الحق معه حیث دار » (بار خدایا! کسانی را که علی را دوست دارند دوست بدار و کسانی را که با او دشمنند دشمن بدار. خدایا یاران علی را یاری کن، دشمنانش را خوار و ذلیل کن و او را محور حق قرار بده. )

آن گاه فرمود:« ای مردم! اکنون جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا؛ سوره مائده، آیه 3، (امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین جاودان شما پذیرفتم.)
پیامبر صدای خود را به تکبیر بلند کرد و فرمود:« خدا را سپاسگزارم که آیین خود را کامل کرد و نعمتش را به پایان رساند و از وصایت و ولایت و جانشینی
علی پس از من خشنود گشت.»

پس از این سخنان، از بالای جهاز شتر فرود آمد و به
علی دستور داد در خیمه بنشیند تا مردم با او بیعت کنند. پیش از همه‌ی افراد، ابوبکر و عمر به حضرت علی علیه السلام تبریک گفتند و او را مولای خود خواندند.
پس از آنها نیز تمام مسلمانان به دستور پیامبر خدا با عنوان عنوان امیرالمؤمنین به حضرت
علی علیه السلام سلام و با او بیعت کردند.



توسط : رضا احدی |  

 

عيد غدير، عيد الله اكبر و عيد آل محمد و ارزشمندترين و والاترين عيد اسلامى‏ است. هيچ روزى در طول سال، فرخنده‌تر و مبارك‌تر از اين روز مقدس نزد شيعيان اهل‏ بيت نيست. امام صادق(ع) می‌فرمايد:

"روزعيد غدير خم در ميان سه عيد فطر و قربان و جمعه، مانند درخشندگى ماه در ميان ‏ستارگان است."

زيرا در اين روز بزرگ بود كه خداوند اعلام كرد: امروز دين را بر شما تكميل كردم و نعمتم را بر شما به اتمام رساندم «اليوم اكملت‏ لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا»؛ نعمت ‏بزرگ اسلام كه از هر نعمتى ارزنده‌تر و گرانبهاتر است، كامل نمى‏شود و محقق نمى‏گردد جز با ولايت على‏(ع).

رسول خدا(ص) فرمود: در روز قيامت كه خداوند تمام مردم را جمع می‌كند و صراط بر پل دوزخ زده می‌شود، هيچ كس از آن نمی‌‏گذرد جز كسى كه با ولايت على ابن ابى‏طالب(ع)، گذرنامه بيزارى و برائت از جهنم را داشته باشد.

و در اين روز بزرگ كه يادآور نصب و تعيين اميرالمؤمنين به دست مبارك رسول‏ اكرم صلى الله عليه و آله و سلم و به امر پروردگارش است، بايد اين فطرت الهى ‏را در دل‏ها زنده كرد و پرده‏هاى ظلمت و جهالت و تارهاى نادانى و غفلت ‏را از ديدگان غافلان برداشت تا بر طريقه حق پايدار گردند و به صراط مستقيم الهى روى‏ آورند و دينشان كامل شود.

 امام صادق(ع) اعمال اين روز مهم را در چهار مورد خلاصه می‌كند:

1- صيام: در برخى روايات وارد شده كه روزه اين روز برابر است‏ با صد بار حج ‏و صد بار عمره. و در روايت ديگرى، كفاره شصت ‏سال گناه است.

2- قيام: اصطلاحا قيام بر عبادت و زنده نگه داشتن اين يوم الله با مناجات و دعا و استغفار، اطلاق می‌شود ولى ممكن است قيام كنايه از استقامت و پايدارى در راه حق و قيام در برابر دشمنان اسلام و مسلمين و مبارزه با طاغوت‏ها و ستم‏ پيشگان‏ باشد. به هر حال خود قيام عليه باطل و جهاد در راه خدا، نيز يك عبادت بزرگ است ‏بلكه ‏از اهم فرائض و واجبات است.

3- اطعام الطعام: مهمانى كردن و اطعام نمودن برادران با ايمان از ويژگى‏هاى‏ تمام اعياد به ويژه اين عيد بزرگ است كه بر آن تاكيد شده است. و قطعا خرسند نمودن مؤمنين، از برترين عباداتى است كه رضايت پروردگار را به دنبال دارد.

4- صلة الاخوان: احسان و نيكى به برادران مؤمن و ديد و بازديد و زيارت آنان‏ پيوسته از اعمال بسيار پسنديده و نيكو است ولى در اين روز، تاكيد بر آن شده‏ است.



توسط : رضا احدی |  

در کتاب «بشارة المصطفى» و «مجالس» شیخ مفید و «أمالى» شیخ طوسى روایت کرده‏اند از شیخ مفید، از ابن قولویه، از حسین بن محمد بن عامر، از مُعَلّى بن محمد، از محمد بن جمهور عَمِّى، از ابن محبوب، از أبو محمّد وابِشى، از أبو وَرْد که گفت: از حضرت امام محمّد باقر علیه‌السلام شنیدم که مى‏گفت: چون روز قیامت بر پا شود، خداوند همه مردم را عریان و پابرهنه در زمین هموارى جمع می‌کند؛ و آنها را در راه محشر به قدرى متوقف می‌دارند که همگى عرق بسیارى مى‏کنند و نفَس‏هاى آنان به شدت میزند، و به قدرى که خداوند اراده کرده است درنگ مى‏کنند؛ و این است معناى گفتار خداوند تعالى: «فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا؛ و در آن وقت (اى پیامبر) نمى‏شنوى مگر صداى آرام و بدون صوت را.»


در این حال منادى از عرش ندا می‌کند: کجاست پیامبر امّى؟ خلایق می‌گویند: این صداى تو به همه رسید و همه شنیدند، آن پیامبر را با اسمش صدا کن!

 


منادى ندا می‌دهد: کجاست پیامبر رحمت: محمد بن عبدالله؟ رسول‌الله صلّى الله علیه و آله و سلّم بر پا مى‏ایستد، و از همه مردم جلوتر مى‏آید تا اینکه مى‏رسد به حوضى که طول آن به قدر مسافت ما بین أیْلَة و صَنْعَاء است، و در کنار حوض مى‏ایستد. و پس از آن صاحب شما را ندا مى‏کنند؛ او هم به جلو مى‏آید، و در برابر مردم با رسول الله وقوف مى‏کند.

سپس به مردم اجازه داده مى‏شود و آنان به حرکت در مى‏آیند. و در آن وقت، مردم به دو دسته تقسیم مى ‏شوند: جماعتى در حوض وارد مى ‏شوند، و جماعتى را از حوض دور مى ‏کنند و چون رسول‌الله صلّى الله علیه و آله و سلّم ببیند که از محبان ما اهل‌بیت کسى را از حوض دور کنند گریه می‌کند و می‌گوید: اى پروردگار من! شیعه على! اى پروردگار من! شیعه على!

در این حال خداوند فرشته‌اى را مى‏گمارد که از آن حضرت بپرسد: اى محمد! سبب گریه شما چیست؟! رسول الله می‌گوید: چگونه نگریم بر جماعتى که از شیعیان برادرم علىّ بن ابى طالب هستند، و من آنان را مى‏نگرم که از حوض دورشان کرده‏اند، و به جانب أصحاب دوزخ روان ساخته‏اند!؟

خداوند عز و جل می‌گوید: اى محمد! من از گناهان آنها گذشتم، و همه را به تو بخشیدم. و من آنان را به تو و به کسانى که از ذریه تو هستند، و آنان آن ذرّیه را دوست دارند و ولایت آنها را برعهده گرفته‏اند، ملحق ساختم، و آنها را از زمره و جمعیت تو قرار دادم و در حوض تو وارد کردم و شفاعت تو را درباره آنان پذیرفتم و به همین دلیل تو را مکرم و گرامى داشتم.

و حضرت باقر علیه‌السلام گفتند: در آن روز چه بسیار از مردان و زنان گریه کننده‌اى که چون این جریان را ببینند، فریاد مى‏زنند: یامحمداه! و هیچ یک از موالیان ما و از محبان ما نمى‏ماند مگر آنکه در حزب ما قرار می ‏گیرد و با ما وارد در حوض ما مى‏ شود.



توسط : رضا احدی |  

 

زندگی نامه

امام باقر(ع) ،پنجمين امام معصوم در یکم رجب سال 57 هجرى قمری در شهر مدينه چشم به جهان گشود (مصباح المتهجد، شيخ طوسى،ص )557.. او را«محمد»ناميدند و«ابو جعفر»كنيه و«باقر العلوم »يعنى «شكافنده ى دانشها» لقب آن گرامى است. امام باقر علیه ‏السلام ، در جریان کربلا حضور داشتند و سن مبارک ایشان، چهار سال بود.
امام باقر (ع) از دو سو- پدر و مادر- نسبت به پيامبر و حضرت على و زهرا عليهم السلام مى رساند،زيرا پدر او امام زين العابدين(ع) فرزند امام حسين(ع)،و مادر او بانوى گرامى «ام عبد الله » فاطمه دختر امام مجتبى(ع) است.
امام باقر العلوم(ع)،هفتم ذيحجه ى سال 114 هجرى قمری در پنجاه و هفت سالگى در زمان ستمگر اموى «هشام بن عبد الملك »مسموم و شهيد شد.»
 

دانش امام
دانش امام باقر عليه السلام نيز همانند ديگر امامان از سر چشمه ى وحى بود،آنان آموزگارى نداشتند و در مكتب بشرى درس نخوانده بودند.
«عبد الله بن عطاء مكى » مى گوید:هرگز دانشمندان را نزد كسى چنان حقير و كوچك نيافتم كه نزد امام باقر عليه السلام؛
«حكم بن عتيبه »كه در چشم مردمان جايگاه علمى والايى داشت در پيشگاه امام باقر چونان كودكى در برابر آموزگار بود. ارشاد، شيخ مفيد، ص 264..
شخصيت آسمانى و شكوه علمى امام باقر (ع) چنان خيره كننده بود كه «جابر بن يزيد جعفى » به هنگام روايت از آن گرامى مى گفت:«وصى اوصياء و وارث علوم انبياء
 محمد بن على بن الحسين مرا چنين روايت كرد...» همان، ص 264.
 

اخلاق امام باقر (ع)
یکی از ویژگیهای خیلی خوب امام محمد باقر علیه السلام این بود که هر وقت به دوستانش نزدیک می شد با آنها دست می داد و می فرمود: این کار، دلها را به هم نزدیکتر و مهربانتر می کند و دشمنیها را از بین می برد. همین اخلاق خوب امام بود که باعث می شد تا مردم ایشان را دوست داشته باشند و حتی این برخوردهای با محبت و احترام باعث می شد که خیلی از کسانی که با ایشان بد بودند به ایشان احترام بگذارند و حتی با آن حضرت دوست بشوند.

مردى از اهل شام در مدينه ساكن بود و به خانه ى امام بسيار مى آمد و به آن گرامى مى گفت: «...در روى زمين بغض و كينه ى كسى را بيش از تو در دل ندارم و با هيچكس بيش از تو و خاندانت دشمن نيستم!و عقيده ام آنست كه اطاعت خدا و پيامبر و امير مؤمنان در دشمنى با توست،اگر مى بينى به خانه ى تو رفت و آمد دارم بدان جهت است كه تو مردى سخنور و اديب و خوش بيان هستى!»در عين حال امام عليه السلام با او مدارا مى فرمود و به نرمى سخن مى گفت.چندى بر نيامد كه شامى بيمار شد و مرگ را رويا روى خويش ديد و از زندگى نااميد شد،پس وصيت كرد كه چون در گذرد امام باقر(ع) بر او نماز گذارد.
شب به نيمه رسيد و بستگانش دریافتند که او مرده است،بامداد وصى او به مسجد آمد و امام باقر عليه السلام را ديد كه نماز صبح به پايان برده و به مشغول تعقیب است.
عرض كرد:آن مرد شامى از دنیا رفته و خود چنين خواسته كه شما بر او نماز گزاريد.
فرمود:او نمرده است...شتاب مكنيد تا من بيايم.
آنگاه به خانه ى شامى آمد و بر بالين او نشست و او را صدا زد و او پاسخ داد،امام او را نشانيد و پشتش را به ديوار تكيه داد و شربتى طلبيد و به او داد و به بستگانش فرمود غذاهاى سرد به او بدهند و خود بازگشت.
مدتی نگذشت كه شامى شفا يافت و به نزد امام آمد و عرض كرد:
گواهى مى دهم كه تو حجت خدا بر مردمانى»امالى، شيخ طوسى، ص 261. »

 

چگونگی شهادت

هشام، خلیفه و حاکم زمانِ امام باقر علیه ‏السلام ، یکی از نزدیکانش را مامور کرد تا امام باقر علیه ‏السلام را شهید کند، آن مرد بدکار هم حضرت باقر علیه ‏السلام را مسموم کرد و باعث شد تا امام، در روز دوشنبه هفتم ذی حجه سال 114 هجری، در شهر مدینه به شهادت رسید. آن حضرت 57 سال در این جهان زیست. از این مدت چهار سال با جدش امام حسین علیه السلام و پس از وی 35 سال با پدرش زندگی کرد و 18 سال بقیه عمرش را به تنهایی به سر برد.

اصحاب و شاگردان امام(ع)
در مكتب امام باقر (ع) شاگردانى نمونه و ممتاز پرورش يافتند از جمله:
1-«ابان بن تغلب »: ابان از شخصيتهاى علمى عصر خود بود و در تفسير،حديث،فقه، قرائت و لغت تسلط بسيارى داشت.والايى دانش ابان چنان بود كه
 امام باقر (ع) به او فرمود در مسجد مدينه بنشين و براى مردم فتوى بده زيرا دوست دارم مردم چون تويى را در ميان شيعيان ما ببينند. جامع الروات، مجمد بن علی اردبیلی، ج 1، ص9.
2-«زراره»: زراره از قرائت و فقه و كلام و شعر و ادب عرب بهره اى گسترده داشت و نشانه هاى فضيلت و ديندارى در او آشكار بود. همان، ص 117.
3-«محمد بن مسلم »:فقيه اهل بيت و از ياران راستين
 امام باقر و امام صادق عليهما السلام بود،او اهل کوفه بود و براى بهره گرفتن از دانش بيكران امام باقر (ع) به مدينه آمد و چهار سال در مدينه ماند.


 

برخی از سخنان امام(ع)
دروغ خرابى ايمان است. وسائل الشيعه، محمد بن حسن حر عاملی ،ج 2، ص 233.
مؤمن،ترسو و حريص و بخيل نمى شود. همان، ص 6.
همانا خداوند با حيا و بردبار را دوست مى دارد. همان، ص 455.
آنكه خشمش را از مردم باز دارد خداوند عذاب قيامت را از او باز دارد. همان، ص 469.
آنانكه امر به معروف و نهى از منكر را عيب مى دانند بد مردمانى هستند. فروع كافى، محمد بن یعقوب کلینی، ص 343.



توسط : رضا احدی |  

 

زخم‏ها بر سینه دارم ای ماه، امشب آخرین درخشش چشمم را می‏بینی. حرف‏ها در گلویم مانده است که اجازه فریاد شدن ندارند.

من، زخمی کربلایم. من ادامه زخم کربلایم و وارث زخم‏های جدم حسین علیه ‏السلام و پدرم سجاد علیه ‏السلام . پدرم، جای غل و زنجیرش را برای من و جماعت شیعه به ارث گذاشت و یک مدینه غربت و خانه‏ ای که از در و دیوارش، بوی عشق سوخته بوتراب می ‏آمد و جگر آتش گرفته مجتبی.
مپندار از جگر آتش گرفته ‏ام می‏نالم؛ من از کودکی با جگر سوخته می‏زیستم. من کودک
کربلایم، راز غربت فرزندان علی علیه‏ السلام را از کربلا بر دل دارم، سینه ‏ام زخمی ناله‏ های زینب است. من زخم ‏خورده کربلایم و زخمی قومی که سنگ بر فرزندان علی زدند.
خسته ‏ام؛ خسته پیامی که در دل دارم و شاگردانی که به هزار رنج، پای حرف‏هایم می‏نشینند.
خداحافظ... سلام!
ای ماه خسته! امشب پسر زین ‏العابدین چشم از دنیا فرو می‏بندد؛ تو شاهد باش که مردم زمانه با فرزند
فاطمه علیه السلام نیکی نکردند و با جهالتشان، زخمش زدند. خداحافظ ای دنیای تاریک مردم مدینه!
سلام بر تو ای پدر و سرورم، یا اباعبداللّه‏.

 

پشت دانايى اردو زده بود

در حوزه، شعر معرفت مى‏ سرود و در دانشگاه قرائت مى‏ كرد.
در آسمان دل‏هاى جوانان دانشگاه با چتر نجاتى كه در دستش بود، مى‏ چرخيد و پدرانه بر سر آنها سايه مى‏ افكند و جرعه جرعه عشق مى‏ نوشانيد.
سوار بر نسيم، از كوچه پس كوچه‏ هاى دل‏هاى جوانان كه انتهايش پاكى است، گذر مى‏كرد و دين را همچون چشمه‏اى زلال، در سرزمين وجودشان مى‏ جوشانيد.
او با فريادهايش بر افكار و انديشه‏ ها زنگ بيدارى زده بود و به آنان مشق سعادت مى‏ داد.
ناپاكى‏ ها را از دانشگاه تهى كرده بود و معنويت را طنين ‏انداز.
با ثانيه‏ هاى ملتهب
دست‏هايش بوى خدا مى‏ داد. با ثانيه‏ هاى ملتهب شهر شب قرار گذاشته بود كه بر سر آنها نيز دست بكشد. با سر انگشت حكمت و نصيحت‏ هاى بارانى‏ اش، خاكيان را به ادراك دعوت مى‏ كرد.
«در افسون گل سرخ شناور بود و پشت دانايى اردو زده بود. صبح‏ها همگام با خورشيد متولد مى‏ شد و هيجان‏ ها را پرواز مى‏ داد».
به توان ابديّت
«مجذور» عشق را به «توان» ابديت، سر كشيده بود، «حاصل ضرب» ماه و ستاره‏ ها را با دقيقه‏ هاى شب «جمع» كرده بود و هميشه خوش‏بختى را «تقسيم» مى‏كرد.
دنيا را از زندگى‏ اش «منها» كرده بود و در لابه ‏لاى گرد و غبار غفلت گم نمى‏ شد.
ولى افسوس كه شعر موزون مرگ را به لب آورد؛ اگرچه سرنوشت خويش را تكثير كرد.


به كوچه ‏هاى سجده رو كرده بود
به گريه ‏هاى ساده خو كرده بود
تبار او به آسمان مى‏ رسيد
و از نسيمِ گل وضو كرده بود



توسط : رضا احدی |  

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، ساعتی قبل و پس از گذشت یک هفته از انجام عمل جراحی، از بیمارستان مرخص شدند.

رهبر انقلاب در هنگام ترخیص در مصاحبه‌ای از اظهار لطف و محبت آحاد ملت عزیز ایران و همچنین شخصیت‌ها و مسئولان محترم و نیز از از زحمات کادر پزشکی و درمانی بیمارستان، صمیمانه تشکر و قدردانی کردند.
ایشان همچنین در بخش دیگری از این مصاحبه نکات مهمی در خصوص مسائل منطقه و دخالت‌های آمریکا بیان کردند.

 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای اظهارات مقامات آمریکایی در خصوص تشکیل ائتلافی تحت عنوان مبارزه با داعش را پوچ، توخالی و جهت‌دار خواندند و با بیان شواهدی از کذب بودن و تناقض ادعاها و مواضع و رفتار مقامات آمریکایی در خصوص مسئله‌ی دعوت از ایران به این ائتلاف تأکید کردند:

همان روزهای اولی که مسئله‌ی داعش در عراق پیش آمد آمریکایی‌ها به‌وسیله‌ی سفیرشان در عراق درخواست کردند که درباره‌ی داعش همکاری کنیم؛ من مخالفت کردم چون این‌ها دستشان آلوده است، وزیرخارجه‌ی آمریکا هم شخصا از دکتر ظریف درخواست کرده بود که آقای ظریف هم رد کرد.

حرکتی که در عراق انجام شد و کمر داعش را شکست، کار آمریکایی‌ها نبود، بلکه کار مردم، ارتش و نیروهای مردمی عراق بود و خود آمریکایی‌ها و داعش نیز این واقعیت را می‌دانند. آمریکا می‌خواهد بهانه پیدا کند که درعراق و سوریه هم مانند پاکستان هرجا دلش می‌خواهد وارد شود و بمباران کند.


 مشروح بیانات مهم رهبر انقلاب تا ساعتی دیگر در KHAMENEI.IR



توسط : رضا احدی |  

تصاویر مربوط به روز پنج شنبه 93/6/20:



توسط : رضا احدی |  

 مهدی چراغ زاده

برسانید مرا طوس، شفا می‌خواهم

باز هم پنجره فولاد رضا می‌خواهم

 

آمدم شاه! نه از بهر پناهت تنها

بلکه این بار فقط از تو شفا می‌خواهم

 

حرمت هست شفاخانه هر بیماری

ای طبیب دل ما، از تو دوا می‌خواهم

 

مطمئنم ز تو که ضامن اهو شده ای

ضامنم می‌شوی اما به دعا می‌خواهم...

 

"یا رب این شاخه گل از شش جهتش دار نگاه"

این دعا کردم و آمین ز شما می‌خواهم

 

گفته ای هر که بیاید تو سه جا می‌آیی

صحت یار فقط، جای سه جا می‌خواهم...

 

 



توسط : رضا احدی |  


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد